حداقل در حوزه قم بيست و دو و در حوزه مشهد دو و در ديگر نقاط كشور شانزده روحاني بر آقاي خامنهاي اعلميت دارند. سيد علي بن الجواد خيلي خودش را دست بالا بگيرد، ملائي است در حد صافي گلپايگاني (البته خوشفكرتر از صافي است كه از ابوالارتجاعهاي حوزه به شمار ميرود). و اگر فضل و منزلت آقايان را در نظر آوريم فهرستي تقريبا به اين شكل در دست ما خواهد بود
در تهران؛ آقاي رضي تهراني، آقاي علوي و سرفرازي و… چنان قحط سالي شد اندر دمشق…در مشهد: آقاي حاج آقاحسن طباطبائي قمي سيد المراجع مرحوم علي آقا فلسفي كه اخيرا درگذشت، آقاي شيرازي فرزند مرحوم حاج سيد عبدالله شيرازي و… باز هم اين رژيم عجب بدجوري ريشه علماي اصيل را زد
اخيرا آقاي سيد محسن خاتمي هم در مشهد گل كرده است. ضمن اينكه خيليها جاي خالي مرحوم حاج شيخ محمدرضا دامغاني (اخوي كهتر استاد دكتر مهدوي دامغاني را حس ميكنند).قم: در قم اما اجله علما بسيارند، از نسل شاگردان مرحوم بروجردي و ارباب و حائري اينها ماندهاند؛ آيتالله حسينعلي منتظري، آقايان وحيد خراساني، فاضل لنكراني، بهجت، ميرزا جواد تبريزي، حاج سيد صادق شيرازي، صادق روحاني، و…رده بعدي شامل موسوي اردبيلي، صافي گلپايگاني، ناصر ابوالمكارم شيرازي، صانعي ـ شيخ يوسف و نه حسن بيسواد ـ آقاي سيد جواد شهرستاني ـ داماد آقاي سيستاني ـ و علامه آقاي سيد هادي خسروشاهي و… ميباشد
آقاي خامنهاي دست بالا در كنار اين گروه ميآيد. مصباح اما با تمام امكانات ودانش فقهي به چند دليل جائي در ميان مراجع و فضلاي سرشناس قم ندارد. وضع او تا حدودي شبيه به وضع مشكيني، جنتي، خزعلي، محمدی گيلاني، مومن، و هاشمي شاهرودي است. يعني چنانآلوده قدرت شده كه فضائلش در پرتو رذائل رنگ ميبازد. در مورد او البته دومميزّه وجود دارد كه در ديگران نيست. يكي حكايت شذوذ (شاهدبازي) اوست كه در مورد حائري خرم آبادي و حجتالاسلام دارا… كار را به رسوائي كشاند. و ديگري موضوع شاگرد و مريدبازي اوست
مصباح از سال 69 تا امروز يعني حدود 15 سال، حداقل چهارصد تن از شاگردان و مريدانش را به خارج فرستاده، و اينها در دانشگاههاي انگليس، بلژيك، فرانسه، روماني، كانادا، هند و معدودي در آمريكا، در رشتههاي مختلف دانشنامههاي فوق ليسانس و دكترا گرفتهاند. در عين حال حداقل دو هزارتن از بچه بسيجيها و پاسداران و امنيتچيها در خدمت استاد، با رموز فلسفه نازيسم و نگرش هايدگري به جهان و مقولات «بسط و حذف» و «ظهور و پساظهور» آشنا شدهاند.در اين جمع با كساني چون محمود احمدينژاد، علي سعيدلو، هاشمي ثمره، محمدباقر ذوالقدر، قاسم سليماني، حجازي، اسماعيل احمديمقدم، مهدي نصيري، حسينالله كرم، دكتر زارعان، حسن عباسي، عبدالرسول عبوديت، و مبشري روبرو هستيم
كساني كه در كشتن و بسط و حذف از هيچ رذالتي فروگذار نميكنند.سعيد امامي دو دوره در خدمت استاد فنون قيادت و رموز جنايت آموخت، غروي و غرويان دو ملائي كه در محضر استاد انواع رذالتها را آموختهاند، كساني هستند كه حكم قتل جمعي از اهل انديشه و فرهنگ را (منهاي فتاوي استاد) از همپالكيهاي او ميگرفتند و به دست بچههاي اطلاعات ميدادند
رقابت سيد و شيخ مصباح در مجالس خاصه خود و در قعدههايش با همپالكيهاي خود هيچ ابائي ندارد از اينكه بگويد خامنهاي بيسواد است و لياقت و اهليت ندارد. خيز او براي تسخير خبرگان، يك حركت حساب شده و دقيق است. ماه پيش مصباح براي شماري از بزرگان حوزه نجف پيغام داده بود كه كار دين در اين ملك به تماشا كشيده شده و نوحهخوانهاي مورد حمايت سيدعلي با ريتم من آمدهام گوگوش، نوحه زينب و سفر شام ميخوانند
رقابت سيد و شيخ مصباح در مجالس خاصه خود و در قعدههايش با همپالكيهاي خود هيچ ابائي ندارد از اينكه بگويد خامنهاي بيسواد است و لياقت و اهليت ندارد. خيز او براي تسخير خبرگان، يك حركت حساب شده و دقيق است. ماه پيش مصباح براي شماري از بزرگان حوزه نجف پيغام داده بود كه كار دين در اين ملك به تماشا كشيده شده و نوحهخوانهاي مورد حمايت سيدعلي با ريتم من آمدهام گوگوش، نوحه زينب و سفر شام ميخوانند
(من اين نوحه را شنيدهام كه كويتيپور و يا آهنگران از قول اسراي كوفه هنگام ورود به شام با همان ضربآهنگ افغاني ترانه گوگوش ميخواند «من آمدهام كه ظلم بر باددهم، من آمدهام واي،من آمدهام…». مصباح به گونه حسن صباح شاگردان و مريدان خود را چنان مهار زده است كه به اشاره او سينه ميدرند و دست و پاي ميشكنند و خانمان بر مياندازند
مرحوم حاج حسن سعيد (فرزند آيتالله مرحوم حاج ميرزا عبدالله مسيح تهراني معروف به چهلستوني) دو سه سال پيش از رحلتش، به آقاي آشتياني گفته بود هربار مصباح را ميبينم نميدانم چرا فكر ميكنم ابوموسي اشعري هم عين همين شيخ بوده
و ميدانيد ابوموسي همان كسي است كه در نزاع بين علي مرتضي و معاويه پسر ابوسفيان، دل به وسوسههاي عمروعاص داد، و با بيرون كشيدن انگشترش علي را از خلافت خلع و با دست كردن انگشتر توسط عمر و عاص، در واقع معاويه در جايگاه خلافت قرار گرفت. من اما در هيأت مصباح يزدي اگر نظر به تاريخ اسلام داشته باشم خود عمروعاص را ميبينم كه نه اعتقادي به خدا داشت و نه ايمان و دلبستگي به اسلام، پول و قدرت و شهوت خدايان او بودند. مصباح چنين است. در حال حاضر او در نبرد با خامنهاي دست بالا را دارد بايد منتظر بود و ديد سيدعلي خراساني در مقابل محمدتقي يزدي چه خواهد كرد
۳ نظر:
agar ostad temsah jaye ali yek dast beshine kare mellat iran vaghean dige ..............
نويسنده مقاله ميخواسته به زعم خود خامنهاي را بي سواد معرفي کند اما جالب است که او را هم رديف صافي گلپايگانياي آورده که بيش از 100 اثر علمي مهم دارد و از مراجع مهم قم به حساب ميشود.
واقعا خامنهاي با داشتن چنين دشمنان احمقي که سطح سواد او را هم ندانسته به شدت افزايش ميدهند بسيار خوش شانس است.
نويسنده مقاله ميخواسته به زعم خود خامنهاي را بي سواد معرفي کند اما جالب است که او را هم رديف صافي گلپايگانياي آورده که بيش از 100 اثر علمي مهم دارد و از مراجع مهم قم به حساب ميشود.
واقعا خامنهاي با داشتن چنين دشمنان احمقي که سطح سواد او را هم ندانسته به شدت افزايش ميدهند بسيار خوش شانس است.
ارسال یک نظر