جمعه، بهمن ۰۵، ۱۳۸۶

مساحقه

اگر گفتيد " مساحقه " يعنى چه ؟، والله بنده هم تا همين چند وقت پيش چنين كلمه اى هرگز به گوشم نخورده بود ، اما از آنجا كه اين روز ها بفكر افتاده ام معلومات دينى ام را بالا ببرم بلكه بتوانم حجت الاسلامى ، ثقه الاسلامى امامى چيزى بشوم ، همه ي فكر و ذكرم اين است كه با خواندن كتاب هاى گرانقدر اسلامى ، به معلومات خودم اضافه كنم
مساحقه چى , همان است كه اين فرنگى هاى لعنتى به آن مى گويند : لزبين ، يعنى به زبان ساده تر ، مساحقه نوعى هماغوشى است كه بين دو زن انجام مى گيرد
حالا دلتان مى خواهد بدانيد سزاى مساحقه گران در آن دنيا چيست ؟
پس بخوانيد : چون قيامت شود ، آنها را مى آورند و لباس هايي كه از آتش بريده شده بر آنها مى پوشانند ، و مقنعه هاى آتشين بر سر شان مى بندند ، و زير جامه هاى آتشين به بدن شان مى پوشانند ! و عمود هاى آتشين در جوف شان !! فرو كنند ،و آنها را در جهنم اندازند
به نقل از كتاب" معاد" نوشته شهيد محراب حضرت سيد عبد الحسين دستغيب مى شود از شما خواهش كنم معنى " جوف " را از من نپرسيد ؟ مگر شما توى خانه تان لغتنامه نداريد ؟ خب ، ورداريد ورق بزنيد ديگر

شنبه، دی ۲۹، ۱۳۸۶

درتعريف انسان

انسان ؛ موجودی است دو پا ؛ که دارای دو گونه اعتقاد است : يکی مخصوص زمانی است که وضعش روبراه است و کبکش خروس می خواند .و ديگری ويژه دورانی است که اوضاعش قمر در عقرب است . اين اعتقاد نوع دوم را “ مذهب “ ميگويند

انسان ؛ اساسا موجود مفيدی است .زيرا بعنوان سرباز به کام مرگ ميرود تا بهای سهام نفت را بالا ببرد
انسان ؛ موجود مفلوکی است که زير خروار ها خاک مدفون ميشود تا سود صاحبان معادن را افزايش بدهد

انسان ؛ موجودی است که در کنار خوردن و خوابيدن و بچه پس انداختن ؛ عادت به شلوغ کردن و گوش ندادن به حرفهای ديگران دارد .از اين جهت شايد بهتر باشد انسان را بعنوان موجودی که هرگز به سخنان ديگران گوش نميدهد تعريف کرد . البته انسان اگر عاقل باشد اين کارش زياد هم غلط نيست ؛ زيرا اين روز ها حرفی که قابل شنيدن باشد زده نمی شود

انسان ؛ چشم ديدن آنرا ندارد که همنوعش هم چيزی داشته باشد . بهمين خاطر است که قوانين را وضع کرده است .يعنی اگر انسان اجازه انجام عملی را نداشته باشد ديگران هم نبايد چنين اجازه ای داشته باشند

انسانها به دو گروه مشخص قابل تقسيم اند
يکی بخش نرينه – يعنی آقايان _ که مايل به تفکر نيست
و ديگری مادينه – يعنی عليا مخدرات – که قادر به تفکر نيست

انسان ؛ موجودی گياهخوار – گوشتخوار است .و البته در بسياری از مواقع از خوردن گوشت همنوعان خود هم خودداری نمی کند

انسان ؛ موجودی سياسی است که دوست دارد همچون تکه خميری گلوله شده زندگی کند . هر گلوله ای از گلوله های غريبه متنفر است چون آنها گلوله های غريبه اند .او ضمنا از گلوله های خودی هم تنفر دارد . اين تنفر آخری را “ وطن پرستی “ ميگويند

هر انسانی دارای يک جگر ؛ يک طحال ؛ يک ريه ؛ و يک پرچم است .تمامی اين چهار عنصر برای او اهميت حياتی دارند ؛ اما انسان هايی وجود دارند که جگر يا طحال ندارند و يا آنکه نصف ريه شان کار نمی کند ؛ اما انسان بدون پرچم اصلا وجود ندارد

انسان قادر است ناتوانی جنسی خود را به شکل های مختلف جبران کند !و برای اين کار ابزار مختلفی در اختيار دارد : مثل : گاو بازی ؛ آدمکشی ؛ ورزش ؛ و يا محاکمات قضايی

زمانی که انسان متوجه ميشود که ديگر نمی تواند کون مبارکش را تکان بدهد ؛ آنوقت تازه حکيم و فيلسوف و متدين ميشود . در اين زمان است که از چشيدن انگور های ترش جهان چشم می پوشد و اين کار را “ بازگشت درونی به خويش “ نام می نهد

انسان ها وقتی پير ميشوند معمولا فراموش ميکنند که آنها نيز زمانی جوان بوده اند و يا فراموش ميکنند که ديگر پير شده اند . و جوانها هم قادر به درک اين واقعيت نيستند که آنها هم روزی پير خواهند شد

انسان ؛ موجودی است که علاقه ای به مردن ندارد چون نمی داند بعد از مرگش بر سرش چه خواهد آمد .اما آنهايی هم که خيال ميکنند گويا ميدانند بعد از مرگ بر سر شان چه خواهد آمد ؛ مايل به مردن نيستند و می خواهند باز هم دوران پريشانی خود را کمی طولانی تر کنند . منظور از کمی البته تا ابد است

انسان موجودی است که شلوغ ميکند ؛ موسيقی بد ميسازد ؛ شعر های مزخرف ميسازد .و اجازه ميدهد که سگش شبانه روز پارس بکند .البته بعضی اوقات هم ساکت ميشود اما اين زمانی است که ديگر مرده است

در کنار انسانها موجودات ديگری هم بنام ايرانی ها ؛ ساکسونی ها و امريکايی ها وجود دارند که بعدا به بيولوژی آنها خواهيم پرداخت

انقلاب پر شکوه آيات عظام

اين آقای بی خانمان هم تنها چيزی که از اين انقلاب پر شکوه نصيبش شده لحاف کهنه ای است با تصاوير آيات عظام !!!خداوند شر اين آيات عظام را از سر ملت ما کم بفرمايد. آمين